ادبیات

جایگاه واقعی زن در جامعه اسلامی
خواستیم به بهانه فرارسیدن سال نو خورشیدی و برگزاری عنعنات پسندیده مان اندک نگاهی به جایگاه والا و حقیقی زن در اسلام نماییم تا با فرارسیدن سال نو مردم عزیز ما افکار و اندیشه های خود را تازه بسازند و از مقدسات اسلامی خویش که احترام به بشر است مستفید گردند.
تردیدی نیست که زنان، در طول تاریخ از موقعیت مطلوب و شان بالایی برخوردار نبوده و غالبا مورد بی مهری و ظلم و ستم واقع می شدند، اما با رشد روز افزون آگاهی های بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی، این پرسش مطرح شد که جایگاه واقعی زنان در جامعه و خانواده کدام است و چگونه می توان حقوق از دست رفته زنان را استیفا کرد. در این راستا به یقین می توان گفت که ادیان الهی بویژه دین اسلام، بیش از همه به احیای شخصیت والای زن همت گماشته اند و خداوند متعال بهترین راه را برای سعادت و رستگاری بشر اعم از زن و مرد فراروی آنان گشوده است. معارف و الگوهای حیات بخش اسلام اگر چه در مسیر احیای شخصیت و جایگاه زنان تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از حقایق در پس ابرهای جهل و خرافه پنهان مانده و جامعه زنان هنوز نتوانسته اند آن چنان که باید از میوه های شیرین فرهنگ دینی بهره مند گردند. از طرف دیگر فرهنگ غرب با تسلط بر امکانات مادی و مراکز ارتباطی و اطلاعاتی سعی در تحمیل الگوی ناقص خویش بر ملت های جهان دارد. آنان که هنوز از سودمندی دستاوردهای خویش مطمئن نیستند و از درون دچار چالش های عمیق و فراگیر شده اند، به تهاجم فرهنگی بر علیه کشورهای دیگر دست زده اند. از این رو ضروری است در دورانی که به «جاهلیت مدرن » موسوم گشته، با معرفی دقیق شخصیت و جایگاه زن گامی مهم در جهت پیشبرد اهداف عالی اسلام برداریم.
فرهنگ های منحط و آداب و رسوم غلط در جوامع بشری انواع ظلم و جور و سختی را بر زنان تحمیل کرده و آنان را به استثمار کشیده است. اکنون نمونه هایی از اشکال مختلف ستم بر زنان در کشورهای گوناگون مطرح می شود:
یونان: یونانیان زن را زاده شیطان می دانستند و او را در هیچ کاری مداخله نمی دادند و فقط برای ارضاء غریزه جنسی و خدمت گذاری، از او استفاده می کردند. در یونان زن به آسانی مورد معامله و واگذاری به بیگانه قرار می گرفت.
روم: هر چند رومی ها در قوانین و حقوق،پیشرفت زیادی داشته اند، اما عقیده آن ها درباره زن این بوده است که او را به علت دارانبودن روح انسانی،برای حشر در روز قیامت لایق نمی دانسته اند. در نظر رومیان زن مظهر شیطان و انواع ارواح موذیه بود، از این جهت در خندیدن و سخن گفتن از او جلوگیری می کردند و اکثرا دهان او را جز در موارد خوردن می بستند. در روم زنان همیشه تحت کفالت بودند و احتیاج به قیم داشتند و پس از مرگ مانند اشیاء به ارث برده می شدند.
چین: اگر دختری متولد می شد، خویشان و نزدیکان با نهایت تاسف و ترحم به پدر و کسان نزدیک طفل تسلیت می گفتند. دختران را زنده می کشتند یا به صحرا می افکندند و یا به برده فروشان می دادند. چینیان خیال می کردند خداوند خالق پسران است و شیطان خالق دختران، لذا در نظر آنان پسران با برکت بودند و دختران طوق لعنت. قربانی دوشیزگان برای خدایان در چین مرسوم بوده است  .
جاهلیت عرب: زن در میان عرب های جاهلی وضعیت نامناسبی داشته، با فجیع ترین وضع زندگی می کرده و مانند کالایی خرید و فروش می شده و از هر گونه حقوق اجتماعی و فردی حتی حق ارث محروم بوده است. آنان زن را در شمار حیوانات قرار داده و او را جزء لوازم و اثاث زندگی می شمردند. غالبا از بیم قحطی و یا از ترس آلودگی، دختران خود را در روز اول تولد سر می بریدند و یا از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب می کردند و گاهی در میان آب غرق می کردند  .
همچنین زنده به گور کردن دختران مرسوم بوده است. به عنوان نمونه وقتی از قیس بن عاصم سؤال شد که تا کنون چند نفر از دخترانت را زنده به گور کرده ای، پاسخ داد: دوازده یا سیزده دختر . به همین منظور آیاتی چند از قران کریم در مزمت و نکوهش آنان بیان شده است، از جمله: «قد خسر الذین قتلوا اولادهم سفها بغیر علم »  ; «البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند زیانکارند.» و «وکذلک زین لکثیر من المشرکین قتل اولادهم شرکاؤهم »  ; «و همچنین در نظر بسیاری از مشرکان، [عمل ظالمانه ]کشتن فرزندانشان را بت های ایشان نیکو جلوه داد.»
یکی از عالی ترین برنامه های اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بی عدالتی نسبت به زن بوده است. اسلام بنیان برتری طلبی های قومی، نژادی، جنسی و مالی را ویران نمود و تمام انسان ها از مرد و زن، غنی و فقیر، عرب و عجم، سیاه و سفید، و زشت و زیبا را در یک صف قرار داد.
این دین آسمانی تنها ملاک برتری را تقوا و ارزش های معنوی و فضائل اخلاقی دانسته است. خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم »  ; «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.»
از طرف دیگر، هدایت تشریعی، عام و گسترده است و به گروه خاصی اختصاص ندارد و هر کس می تواند از این دریای رحمت الهی بهره ای ببرد و راه تکامل و سعادت خویش را هموار سازد. خداوند متعال می فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا»  ; «ما راه را به او (انسان) نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس.» پس اختلاف در جنسیت نمی تواند مانعی برای تکامل باشد.
نمونه های تاریخی، گواهی صادق بر این مدعاست. در طول تاریخ، زنان بسیاری بوده اند که قله های ترقی را در نوردیده و به عنوان زنان نمونه و الگو معرفی شده اند. «ضرب الله مثلا للذین ءامنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة ونجنی من فرعون وعمله ونجنی من القوم الظالمین ومریم ابنت عمران التی احصنت فرجها» (9) ; «خداوند برای مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت: پروردگارا خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش. و همچنین مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت.»
همچنین زن می تواند به مقام و منزلتی برسد که غضب و رضایت او غضب و رضای الهی را در پی داشته باشد،
آنچه را که در این مقاله کوتاه خدمت شما عزیزان به عرض رساندیم قطره ای است از فضیلت و بزرگی اسلام در قبال زنان است و از شما میخواهیم که به این قطره اکتفا نکنید و برای در ک بیشتر جایگاه زن در اسلام قدمهای بیشتری بردارید و ما را یاری رسانید تا به اهدافی که در نظر داریم که همانا نشان دادن جایگاه اصلی و واقعی زنان در جامعه است برسیم. سپاس بی پایان از شما
ترتیب و تنظیم عبدالقدوس باختری
این بخش به کمک کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان دفتر ساحوی مزار شریف بخش حمایت و انکشاف حقوق زنان به نشر میرسد

عاقبت

انسانها همیشه در زندگی خود به جانب مقابل بدون اینکه شناسائی حاصل نمایند کوشش می کنند مطلب خود را حاصل نمایند، عاقبت چه خواهد شد ( بی اعتمادی به نوع انسانها). وقتی میخواستم دلم از همه طرف جمع باشد و تو که دوست شبانه روزی من بودی ولی تو مرا رها کردی، عاقبت چه خواهد شد، ( بی اعتمادی از نوع دوستی)  در زندگی خواستم به جز از خیرو سعادت به چیزی دیگری فکر نکنم چرا که در آن رضایت الله نهفته است اما عاقبت چه خواهد شد، ( سعادت و خوشبختی) اگر خواستم که دوری ها را کنار هم گذارم و در آن نقطه پایانی بخشم  و باهمی بودن را جایگزین آن سازم، اما عاقبت چه خواهد شد ( صمیمیت و دوستی) اگر خواستم که خوشی های جاویدانگی را از آن خود سازم و خود را از غم ها رهائی بخشم، اما عاقبت چه خواهد شد (رسیدن به هدف نهایی).
حسیب الله رسولی فارغ التحصیل از تربیه معلم ولایت بلخ

17 حوت روز جهانی زن برابر به 8 مارچ

به قلم عبدالقدوس باختری
يکی از روزهایی كه مردمان مترقی جهان ، جشن می گیرند و از آن بعنوان روز خوب و فر خنده یاد می كنند، روز هشتم مارچ يا هژدهم حوت است. در يک چنين روزی يعنی روز ۸ مارچ ۱۸۷۵ زنان كارگر كارخانجات نساجی در شهر نیویورك برای بهبود شرایط كارشان و در اعتراض به پایین بودن سطح دستمزد شان ، دست به تظاهرات زدند. این حركت به درگیری قهر آمیز با پلیس آمريکا انجامید و پلیس بطور وحشیانه به تطاهرات حمله کرد و آنرا سركوب نمود. عده ای از زنان تظاهر كننده زخمی و دستگیر شدند. اين مسئله باعث شد که زنان کارگر ديگر هم کم کم به حقوق انسانی خود آگاهی پيدا کنند . و سعی کنند که راه آنها را ادامه بدهند . حركت اعتراضی هر سال به حالت آشكار و یا مخفی در کارخانه های مختلف ادامه پیدا کرد. روز ۸ مارچ ۱۹۰۷ مجددا زنان نساجی آمریكا با خواست ۱۰ ساعت كار روزانه دست به تظاهرات می زنند كه این بار هم تظاهرات آنها با سركوب پلیس روبرو می گردد و به دستگیری بسیاری از زنان منجر می شود. در این تظاهرات عده ی زیادی از مردان كارگر و زنان طبقات دیگر جامعه نیز شركت می كنند. در سال ۱۹۰۸ حزب سوسیالیست آمریكا به تشكیل كمیته ملی زنان برای كمپاین حق رأی زنان در انتخابات اقدام می كند و در مارچ همان سال كارگران زن بافنده سوزنی با خواست ممنوع كردن كار برای كودكان و كسب حق رأی زنان درنیویورك تظاهرات می كنند. رویدادهای ۸ مارچ همان سال سبب گردید كه در سال بعد یعنی سال ۱۹۰۹ این روز بعنوان نخستین روز ملی زنان در آمریكا تثبیت شود.
این روز كم كم به روز مخالفت زنان كارگر با دولت و كارفرمایان سرمایه دار ، برای بهبود شرایط كار و کسب حقوق اجتماعی برای كل زنان در سراسر دنیای صنعتی ، تبدیل می گردد. در کنگره ی بین المللی سوسیالیستها كه در سال ۱۹۱۰ در كپنهاگ دانمارك برگزار گردید ،
" كلارا زتكین " زن سوسیالیست از حزب سوسیال دموكرات آلمان ۸ مارچ را بعنوان روز جهانی مبارزه زنان پیشنهاد می كند. کنگره این پیشنهاد را تصویب میكند. یك میلیون زن سوسیالیست و كارگر و دیگر اقشار اجتماعی همراه مردان خواهان حقوق سیاسی ـ اجتماعی برابر برای همه زنان و مردان شدند . آنها در ۸ مارچ سا ل ۱۹۱۱ در كشورهای آلمان ، دانمارك ، سویس و استرا لیا تظاهراتی بر پا می کنند . و با جشن و سخنرانی ، خواهان حق رأی ، حق كار و آموزش حرفه ای برای زنان شدند. در همین سال در روسیه و چین هم تظاهراتی به مناسبت ۸ مارچ بر گزار شد در مدتی كمتر از یك هفته از ۸ مارچ در آتش سوزی " تریانكل" در شهر نیویورك به خاطر نبود دستگاههای امنیتی و بدی شرایط كار، ۱۴۹ زن كارگر جان باختند. همين موضوع باعث شد که تظاهرات ۸ مارچ سال بعد به طور وسیعی در سراسر دنیای متمدن برگزار شود و بدی شرايط کار، مورد اعتراض قرار گيرد و محكوم گردد.
با شروع جنگ جهانی اول ، ميليونها مرد به جبهه ها گسيل شدند . زنان سوسیالیست در این سالها تظاهرات ۸ مارچ را بر علیه جنگ و كشتار و خرابی ناشی از آ ن برگزار کردند.در ۸ مارچ ۱۹۱۷ در روسیه زنان علیه افزایش قیمت ها، تعطیلی كارخانجات و اخراج كارگران دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات در رویداد انقلاب فبروری همان سال در روسیه تأثیر زیادی داشت. در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ۶۰ روز جهانی زن جلوه چندانی نداشت . چون زنان توانسته بودند به مقدار زيادی از خواستهای خود دست يابند. با رشد جنبش زنان در دهه ۶۰ این روز هم بار دیگر اهمیت یافت. سال ۱۹۷۵ از طرف سازمان ملل متحد ، سال بین المللی زنان اعلام شد و دو سال بعدتر یعنی سال ۱۹۷۷ یونسكو ۸ مارچ را به عنوان روز جهانی زن، به رسمیت شناخت. از آن روز به بعد ، در چنين روزی مردان به زنان گل يا هديه تقديم می کنند و بدينوسيله از مبارزات انسانی زنان قدردانی می کنند.
در افغانستان حامد کرزی حضور زنان در کابينه دولتش را برازنده میداند و از تلاشهای دولتش برای بهبود وضعيت آموزشی زنان سخن میگوید. هشت مارچ روز جهانی زن در شهرهای مختلف افغانستان، با برگزاری مراسم رسمی گرامی داشته میشود. براساس قانون اساسی افغانستان رييس جمهور بايد نصف اعضای انتصابی مجلس سنا يا مشرانو جرگه را از ميان زنان انتخاب کند و همچنين در قانون اساسی افغانستان نيز بر حقوق سياسی زنان تاکيد شده و بيشتر از ۶۰ کرسی به نمايندگان زن در پارلمان اختصاص يافته است. ما نیز کارهای انجام شده دراین عرصه را گرامی میداریم اما باید گفته شود که در سال های اخیر که جریان دارد توجه حکومت افغانستان نسبت به زنان بسیار کم رنگ شده است و کمتر به مسایل مربوط به زنان توجه صورت میگیرد در سالی که جریان دارد ما شاهد حوادث دلخراشی در مورد زنان در سرتاسر افغانستان بوده ایم از تجاوز بر بانوان در هرات، تخار ،دایکندی و.... گرفته تا تیزاب پاشیدن بر بالای دخترانی که به سوی مکتب در قندهار میرفتند همه و همه این حوادث در سالی که جریان دارد اتفاق افتاده است اما توجه کمتری نسبت به برسی این حوادث شده است و در اکثر این حوادث مجرمین رها گردیده و به صورت آزادانه گشت و گزار میکنند ما امید وار به این هستیم که با آمدن این روز دولت به جای تجلیل از این روز رسیدگی جدی را به این حوادث نماید و صدای بانوان را اینگونه لبیک گوید.

زنان وجامعه مدني
نخست ميخواهم جامعه مدني را به معرفي گرفته و بعد روي وضعيت زنان در جامعه مدني بحث نمايم. ناگفته نبايد گذاشت كه اين مقاله نسبتاً علمي ادامه داشته و در بعد ها ميخواهم روي مشكلات حقوقي زنان ، اقتصادي، راه هاي بيرون رفت از مشكلات ، خشونت عليه زنان ... بحث نمايم.
جامعه مدني: واژه ايست رايج در قرن 18 كه بعد از معرفي و ابراز نظريه قرار داداجتماعي وارد انديشه سياسي شد . جامعه مدني دلالت بر وضعي از جامعه دارد كه در آن انسان  از حالت طبيعي (پيش از اجتماعي شدن و سياسي شدن انسان، وضعي پيش از پيدايش حكومت، عدم موجوديت قدررت سياسي ويا هم وضع ددمنشانه كامل كه در آن قانون جنگل بر زندگي انسانها حاكم بوده تصور كرده اند) خارج شد و با دست كشيدن از آزاديهاي طبيعي و عمل آزادانه به دولت و قانون گردن نهاد. بطور خلص ميتوان جامعه مدني را به مجموعه اي از نهاد ها و انجمنهاي (مستقل و غير حكومتي) اطلاق نمود كه فاصله يا فضاي بين مردم و حكومت را پر ميكنند.
زنان :مهربانترين، پرعاطفه ترين، با احساس ترين و جز جدا ناپذير جامعه ای بشري اند هيچ شكي وجود ندارد كه اگر زن نمي بود عالم  بشريت وجود نميداشت . روي همرفته در جهان و افغانستان عالم، دانشمند، متفكر، فعال اجتماعي وديگر اشخاص كامياب يا خود زن هستند ويا آنان را در دامان خود پرورده اند. مقوله مشهوريست كه در پهلوي هر مرد موفق يك زن موفق وجود دارد اين زنان موفق هستند كه در كنار مردان ايستاده هم اطفال خود را به وجه احسن تربيه نموده و هم نقش خود را در امورات خانواده و در محيط اجتماعي و سياسي ايفا مينمايند.
خوشبختانه بعد از يك دوره سياه (طالبان) از سال 1381 به بعد مكاتب، پوهنتون ها ، و نهاد هاي مدني روبه  فعاليت گذاشته و جامعه ما شاهد فعاليت هاي وسيع تر زنان  و دختران در حيات ملي و اجتماعي است. و اميد واريم كه زنان افغان هرچه بيشتر نقش خود را در حيات ملي و در بدست آوردن حقوق و آزاديهاي خود مخصوصاً حقوق اساسي بخرچ دهند. حق و تكليف  دو روي يك سكه اند زيرا تا زمانيكه مدعي ادعاي حق نكند تكليف بوجود نميآيد… به قلم محترم محمد صابر قیومی


زن و قانون اساسی درافغانستان

افغانسستان از جمله کشورهای روبه انکشاف بوده و نتوانسته همگام با سایر کشورها سیر تمدن و انشکاف را طی نماید که عوامل آن مختلف میباشد.
عرف گرائی و سنتی بودن مردم آن از جمله مواردی است که در طول تاریخ برای زنان محدودیت خلق نموده، برداشت های نادرست از دین، مردان را وادارساخته تا سیستم تعلیم و تربیه و حضور زنان را در خارج از منزل مردود بدانند و این عدم حضور زنان در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بر مردان نیز تاثیر گذار بوده چون تمام مسئولیت ها متوجه مردان گردیده و آنها نیز نتوانسته اند که به صورت صحیح به تعلیم و تحصیل خویش بپردازند.
امروزه زنان مسلمان با به چالش کشاندن عقاید رایج مرد سالاری شدیدا از تغییر صحبت میکنند، جالب اینجاست که برخی از عناصر فمنیسم اسلامی و فمنیسم سکولار برای دستیابی به اصلاحات قانونی و آموزشی همکاری می کنند. زنان مسلمان با پرداخت به مسائل مشترک مانند جلوگیری از خشونت های خانوادگی و تبعیض جنسی با جنبش ها و سازمان های زنان در سرتاسر جهان ارتباط پیدا کرده اند و به توسعه این ارتباط و هویت فراملی پرداخته اند.
اگر ما به سیر تاریخی افغانستان بخوبی دقت نماییم درمیابیم که سلاطین و مقننین نسبت فشارهای متنفذین از دین بی خبر تاکیداتی بر نقض حقوق زنان نموده اند بعد از شروع دوره احمد شاه بابا این سوال سخت گیرانه علیه زنان تا دوره امیر امان الله خان موجود بود که در همین دوره سر اغاز جنبش حق طلبی برای زنان بود، در قانون اساسی سال 1301 ه.ش زنان با مردان همردیف و دارای حقوق مساوی شناخته شدند که بعد از به رسمیت شناختن حقوق زنان اولین مکاتب اناث تاسیس شد. اما متاسفانه این وضع دوام نکرد و دوباره مخالفین حقوق زن دست به هرج و مرج زده و این اوضاع را دگرگون ساختند... این وضع دوام داشت الی قانون اساسی سال 1343ه.ش که یک قانون مدرن و مترقی عصر خود به شمار میرفت، مطابق ماده های این قانون در صورتی که شاه فوت یا استعفا نماید بر علاوه پسر، ملکه نیز میتواند به حیث وکیل شاه زمام حکومت را بدست بگیرد. این قدم یک گام نهایت بزرگی بود که زن بتواند رهبر باشد.
رفته رفته در قانون اساسی سال 1355ه.ش نظام جمهوری که بر مبنای انتخابات عادلانه شورای ملی متشکل از دو مجلس یعنی ولسی جرگه و مشرانو جرگه به رسمیت شناخته شد و برای اولین بار نام زن در کنار نام مرد در قانون اساسی ذکر شد، و گذشته از آن اگر چه در قوانین اساسی سالهای 1359،1366،و 1368ه.ش تفکیک و تفاوتی بین زن و مرد قید نگردیده بود اما حکومات وقت نسبت نداشتن حاکمیت در بسیاری از نقاط کشور و جنگ های فراگیر نتوانستند برای زنان زمینه انکشاف را مساعد نمایند و زنان به تناسب سالهای قبل از عرصه های سیاسی و اجتماعی دور شدند، و افزون بر آن آمدن دوره سیاه طالبان حق کار، تحصیل، خرید و فروش، آزادی، ازدواج و سایر موارد را از زنان سلب نموده و اکنون که تقریبا 9 سال از فروپاشی طالبان میگذرد هنوز هم این خلاها پرنشده و در مناطق دور دست و خارج از مراکزهنوز هم با زنان ظلم و استبداد صورت میگردید و حق تعلیم و کار و حتی حق انتخاب در ازدواج برایشان داده نمیشود.
تهیه شده توسط بانو نادیه صمدی

روز امتحان
باز روز امتحان آمد جوانان وطن
شير مردان وطن شمشير داران وطن
قرنها بودي بپاي خويش ثابت همچو كوه
اين سخن را باز پرس از كوهساران وطن
باز پرس از سنگ سنگ اين زمنين تا گويدت
شاهكار سرفرازيهاي مردان وطن
باز پرس از خار خار اين چمن تا آردت
شاهد از سرنيزه هاي شهسواران وطن
گوش بر گور شهيدان نه، كه گويندت زخاك
داستان راد مردان مسلمان وطن
كشور آزادگان، ناموس گاه فخر تست
كار بازي نيست ناموس نياكان وطن
آن حصار كهنه رابنگر كه در خون است غرق
زير هر خشتش تن گلگون قبايان وطن
جز خدا و خاك و پندار دگر افسانه است
اين حقيقت را شنو از حق شناسان وطن
هان بخون خود كنش خاموش نه با لطف غير
گر بيفتد آتشي روزي به بنيان وطن
چون عقاب زخم خورده چشم تاريخ اي دريغ
خيره گرديده به كاخ و كوخ ويران وطن
استاد خليل الله خليلي

 
پيام به ملل متحد
اي شما ايكه نماينده نسل بشريد!
اي كه هستيد بظاهر همه در پهلوي هم
اندرين كاخ مجلل همه نقش است بسنگ
از مساوات و حقوق بشر وصلح امم
گر مساوات همين است كه ما مي بينيم
نكند فرق به انسان چه وجودش چه عدم
اگر از غرب تني چند بيفتد در بند
چه فغانها كه از اين كاخ نه خيزد پيهم
ليك يك كشور آزاد چو غلتد به خون
كس نديده است در ابروي كسي اينجا خم
كس نپرسيد كه اين ملت افغان زچه رو
جان سپارد به دم خنجر خونخوار ستم
داس تزوير چرا ريشه وي سازد قطع
چكش ظلم به فرقش زچه كوبد هر دم
ملل خورد ازاين در نشنيده جز"لا"
اهل قدرت نشنيده است از او غير"نعم"
حيف ازين كاخ كه گردد چو يكي طبل بزرگ
از درون پوچ و برون كرده سراپاش ورم
اي بزرگان كه شما حامي صلحيد و حقوق
بسوي كشور ما رنجه نمائيد قدم
استاد خليل الله خليلي