معلوماتی

 
هفت میوه نوروزی

در باره لوازم  سفره يا خوان نوروز و از جمله مهم ترين های آن، هفت قلم جنسی که قرار است اسباب برکت و رونق سفره خانواده ها در سال تازه بشود، زياد نوشته اند. بعضی ها از هفت سين بعضی ديگر از هفت شين و مردم بخش هائی از افغانستان و تاجيکستان از هفت چين يا هفت ميوه صحبت می کنند. مهم اين است که برای رقم هفت نمادی پيدا کنيم از آنچه داريم و دوست داريم. 
مقدس بودن هفت از سومريها به ساير مردم جهان باستان از جمله آريايی ها رسيد.  نوروز هم برای مردمانی که زندگی شان و سال و ماهشان برمدار طبيعت می گردد، آغاز زنده شدن دوباره طبيعت است و بايد جشن گرفته شود. پس چه بهتر که با عدد هفت آميخته شود. برگزاری يک سنت تاريخی و چيدن خوان نوروزی  بسته به گرمی و سردی هوا و وفور چيزهايی داشت که می توانستند برای جشنهای خود داشته باشند.
به ياد داشته باشيم که بدست آوردن خوردنی ها و آراستنی ها در اين فصل سال در کوه های پر برف بدخشان تا هوای ملايمتر غرب آسيا يکی نيست. اين امر سبب شده تا اقوامی که در جغرافيايی گسترده در آسيای مرکزی و قفقاز و ايران و افغانستان  و غرب آسيا پراکنده اند سفره نوروزشان متفاوت باشد.  در متون تاريخی از سفره آراييهای گوناگون ياد شده از جمله انواع متفاوت نوشيدنی ها و خوردنی ها.
در ايران سفره ای را می آرايند که هفت سين چون سيب و سماق و سبزه از عناصر اصلی آن است ولی ساير عناصر آن می تواند متفاوت باشد.
ضمن آنکه در همين مرز و بوم گفته می شود که در قديم اين سفره  شامل  عناصری چون، شهد (عسل يا انگبين)، شمع و شراب بوده و  نام آن نيز در اصل هفت شين بوده است.
در افغانستان کنونی و نواحی ای از تاجيکستان معتقدند نه هفت سين بوده و نه هفت شين، بلکه هفت چين بوده است. مراد از هفت چين نيز، هفت ميوه ای بوده است که از هفت درخت متفاوت چيده شده و به عنوان برکت خانه در آغاز سال نو در سفره گرد آوری شده باشد. در تاجيکستان به زردک سبزی می گويند و بر سر سفره هفت سين آن را می توان ديد.
با توجه به اينکه فصل چيدن ميوه های تازه از نظر زمانی با روز اول سال فاصله زيادی دارد، در قديم  ميوه های سر سفره سال نو تازه نبوده و به جای آن ميوه های خشک مانند  قيسی و سنجد و کشمش و انجير و غيره می گذاشته اند. ميوه های خشکی که در تمام زمستان جزئی از آذوقه مردم را تشکيل می داده است.
اکنون نيز در بخش وسيعی از افغانستان خصوصا شهرهای تاريخی بلخ (مزار شريف)، کابل، کندز (قندوز) و مناطقی ديگر مردم به همين روش وفادار مانده اند و در سر سفره بساط هفت ميوه را می چينند. به اين شکل که هفت ميوه خشک را می شويند، و سپس مخلوطی از اين ميوه ها را شبی در تنگ آب می گذارند تا عصاره هفت ميوه درهم ترکيب شود. صبح روز اول سال نو، هرکدام از اعضای خانواده با آروزی داشتن سالی شيرين و پر برکت از اين آب می نوشند و از دانه های آن می خورند.آنها معتقدند که اگر سال با نوشيدن عصاره هفت ميوه آغاز شود، بسيار پرميمنت و با شگون خواهد بود.


جمعیت جهان در حال افزایش است
شبکه تلویزیونی فرانس 24  خبر داده است كه جمعیت جهان در سال 1800 یک میلیارد نفر بود و با افزایش نفوس، این رقم دو قرن بعد یعنی در سال 2011 به هفت میلیارد نفر رسیده است.بر اساس اين گزارش، بسیاری از کشورهای توسعه یافته افزایش جمعیت را کنترل کرده اند اما با وجود اعمال برنامه های کنترل جمعیت، رشد جمعیت تا سال 2050 در سراسر جهان به جز اروپا ادامه خواهد داشت.
به گزارش رادیو کلید, در اين گزارشه مچنین آمده است كه میزان كنترول جمعيت در قاره اروپا مطابق با برنامه و تحت كنترول مي باشد. طبق اين گزارش، پیش بینی می شود چین که اکنون پرجمعیت ترین کشور جهان است جایگاه خود را تا سال 2020 به هند با جمعیت یک میلیارد و 396 میلیون نفر بدهد. در جایگاه سوم نیز آمریکا قرار خواهد گرفت.

جایگاه زن نزد مولانا جلال الدین محمد بلخی
مولانا دو زن داشت:   یکی به نام « گوهر خاتون» دختر خواجه شرف الدین لالای سمرقندی که در غایت خوبی و لطافت و در جمال و کمال خود نظیر نداشت و دومی بیوهء جوانی محمد شاه تاجر، بنام « کراخاتون قونیوی» که مولانا بعد از مرگ گوهر خاتون با او وصلت نمود. ثمرهء ازدواج مولانا با کراخاتون، دختری بنام « ملکه خاتون» بود، کراخاتون از شوهر قبلی خود یک پسر بنام « یحیی و یک دختر بنام کیمیا خاتون» هم داشت.
کراخاتون، زنی بود نهایت پارسا و به مولانا محبوب تر و مهربانتر از زن اولی. در رساله های نوشته شده در مورد او بسیار بخوبی یاد شده و در حق او، زن بسیار با معرفت و مریم ثانی گفته شده. از کراخاتون که در طهارت و پاکیزگی، یاد شده ، روایت است که: « روزی حضرت مولانا در قلب زمستان با حضرت شمس تبریزی در خلوتی نشسته بودند و مولانا بر زانوی شمس الدین تکیه کرده و من از شکاف در ِ خلوت گوش  ِ هوش فاسوی شان داده بودم، تا چه اسرار میگویند و در میانه چه حال میرود، از ناگاه دیدم که دیوار خانه گشوده شد و شش نفر مَهیب مردم غیبی درآمدند، سلام کردند و سر نهاده دستهء گل در پیش مولانا نهادند و تا قرب نماز پیشین بحضور تمام نشسته بودند، چنانکه اصلا کلمهء گفته نشد. حضرت مولانا بخدمت شمس الدین اشارت کرد که نماز بگزاریم، امامتی کن. شمس الدین فرمود که با وجود شما کسی را امامتی نرسد. مولانا امامی کرده، بعد از اتمام نماز آن شش نفر کرامی اکرام کنان برخاستند و از آن دیوار باز بیرون رفتند و من از آن هیبت بیهوش شده چون خود را جمع کردم، دیدم که مولانا بیرون آمد و آن دستهء گل را بمن داد که این را نگاه دار و من برگی چند از آن گل به دوکان عطاران فرستادم که این نوع گل ما هیچ ندیده ایم، این گل از کجاست و این را چه نام است؟ تمامت عطاران بر طراوت و رنگ و بوی آن گل حیران ماندند که در قلب زمستان این چنین گل غریب از کجا آمد، مگر در آن جماعت خواجهء بود معتبر، شرف الدین عندی نام که دایم به تجارت هندوستان رفتی و متاعهای غریب و عجیب آوردی، چون گل را بر وی عرضه کردند، گفت،  این گل هندوستانست و مخصوص در آن ولایت میروید، در حوالی سرندیب، این تحفه در روم چگونه آمده ؟ خادمهء کراخاتون برگها را برگرفته باز بخانه آمد و حکایت را باز گفت، حضرت کراخاتون را حیرت یکی در هزار شد، از ناگاه حضرت مولانا درآمد، فرمود که کرا « منظور از کراخاتون است» آن گل دسته را سر بسته دار و بکسی نامحرم منما که مستوران حرم کرم و باغبان خُرم  اِرم  که اقطاب هندوستانند، آن را جهت تو ارمغان آورده اند، تا دماغ جانت را قوت دهد و چشم جسمت را قوت بخشد. الله الله نیکو محافظت کن تا چشم زخم نرسد و گویند تا دم آخرین کراخاتون آن برگها را نگاه میداشت.»

رابعه بلخی
رابعه دختر کعب قُزداری که به رابعه بلخی هم شناخته شده‌است، زن شاعر پارسی‌گوی نیمه نخست سده چهارم هجری (۹۱۴-۹۴۳میلادی) است. رابعه همدوره با سامانیان و رودکی بود. بسیاری رابعه را نخستین زن شاعر پارسی‌گوی می‌دانند. رابعه از عربهای کوچیده به خراسان بود. پدرش فرمانروای بلخ و سیستان وقندهار و بست بود.

 
ازدواج رسول الله (ص)
 با عايشه (رض)

هنگامي كه رسول الله (ص) همسر وفا دار و جان فدايش خديجه كبرا (رض) را از دست ميدهد غم واندوه بزرگي به آن حضرت (ص) وارد آمد  چراكه خديجه جزو اولين كساني بود كه به رسالت آن حضرت ايمان آورده بود و چه جان فدايي اي كه بخاطر آن حضرت (ص) از خود نشان داده بود .
تمامي اين خصلت هاي نيكو ي خديجه سبب شد كه عشق و محبت شديدي بين او و رسول الله نمايان شود . به همين علت دوري و فراق چنين همسر مهربان و دلسوز ي براي رسول الله بسيار تلخ ودرد ناك بود .
در همين سال مشكلات ديگري نيز بر رسول اكرم وارد آمد به همين جهت اين سال را بنام عام الحزن  ناميده اند .
ياران واصحاب رسول الله كه دوست نداشتند حتي براي يك لحظه  محبوب خويش را در نا راحتي و غم و اندوه مشاهده نمايند ترجيح ميدهند كه خود شان فدا شوند، ازبين بروند، تكه تكه شوند اما رسول الله را يك لحظه در غم واندوه نبينند .سعي مي كردند كه هر طوري شده در مورد ازدواج با فردي ديگري به رسول الله پيشنهاد بدهند  اما كسي جرآت اين كار را نداشت .
بالاخره اين سكوت تلخ  واين درد جانگداز با دخالت و ورود"خولٍة بنت حكيم"به اين ميدان شكسته شد .
روزي خولة نزد رسو ل الله آمد هنوز آثار درد واندوه فراق خديجه بر چهره نازنين پيامبر نمايان بود "خوله " پس از گفتگوي كوتاه گفت :
يا رسول الله ! آيا نمي خواهي ازواج كني؟
پيامبر فرمود : با چه كسي ؟
خوله گفت " بيوه يا دوشيزه "
پيامبر فرمود " بيوه كيست و دوشيزه كيست "
خوله گفت "دو شيزعايشه و بيوه سوده دختر زمعه"
پيامبر فرمود "برو با آنها صحبت كن "
و بالاخره با حضرت عایشه صدیقه ازدواج نمودند.

جالب و شنیدنی
بزرگ ترین شرکت فیلم‌ سازی هند برای خرید "مترو گلدن مایر"، که روزگاری آبروی هالیوود بود، قدم پیش گذاشته است. روزنامه وال استریت ژورنال خبر داد که "سهارا ایندیا پریوار"، کمپنی بزرگ سینمای هند (بالیوود)، با هیئت مدیره "متروگلدن مایر" وارد گفت‌وگو شده تا احتمالا این کمپنی را بخرد. "مترو گلدن مایر" حدود چهار میلیارد دالر مقروض است. مدیران این کمپنی بزرگ از دو سال پیش به دنبال فروش آن هستند و قصد دارند به زودی ورشکستگی آن را رسما اعلام کنند.
عجایب هفتگانه جهان
عجایب هفت‌گانه، به هفت اثر برتر معماری و مجسمه سازی دوران باستان اطلاق می‌شود نکته دیگر در مورد این آثار انتخاب عدد هفت برای تعداد آنهاست. دلیل این امر هم مقدس بودن این عدد است. عدد هفت چه در گذشته و چه در حال، برای انسان محترم و مقدس بوده بطوریکه تقریباً در هر گونه تقسیم بندی به این عدد توجه شده‌است. مانند هفت روز هفته، هفت هنر، هفت خدای یونان باستان و...  عجایب هفتگانه :هرم بزرگ جیزه، باغهای معلق بابل، نیایشگاه آرتمیس، تندیس زئوس، آرامگاه هالیکارناسوس، تندیس غول‌پیکر رودس و فانوس دریایی اسکندریه

 
سیب معجزه طبیعت
در طب چینی اعتقاد بر این است که سیب حرارت را میزداید و اثر خنک کننده در ریه ها را دارد. سیب مانع تشکیل اسید اوریک در بدن میشود و خوردن آن برای نقرس، روماتیزم و تصلب شریان ها مفید است. ویتامین های سیب، بیشتر در پوست آن قرار دارد بنابراین اگر سیب با پوست خورده شود (البته برای اشخاصی که از لحاظ وضع معده، اجازه خوردن پوست سیب خام را داشته باشند) مفیدتر است. در مناطق خاور دور در جوشانده های برگ سیب از پوست میوه سیب به صورت خشک شده یا تازه نیز میریزند تا آن را مطبوع سازد. مصرف سیب رسیده آبدار تازه برای ورم حاد روده اطفال، اسهال خونی و تب های حصبه ای مفید است. پوست سیب خشک شده به صورت جوشانده برای رفع ورم مفاصل، روماتیسم و ناراحتی های گرده که منجر به کاهش ادرار میشود بسیار مفید است، زیرا مدر بوده و دفع اسید اوریک را تسهیل نموده وفعالیت دستگاه گوارش را تنظیم میکند. برای تهیه جوشانده پوست خشک میوه سیب 10 گرم پوست برای 100 گرم آب که در 15 دقیقه جوشیده شود، مصرف میشود. خوردن سیب پس از صرف غذا برای تقویت لثه ها مفید است